###&!شکست خورده روزگار!&###

###&!شکست خورده روزگار!&###

دلم کار دست است،خودم بافتمش! تارش را از شکست، پودش را از روزگار، همین است که "خریدار" ندارد
###&!شکست خورده روزگار!&###

###&!شکست خورده روزگار!&###

دلم کار دست است،خودم بافتمش! تارش را از شکست، پودش را از روزگار، همین است که "خریدار" ندارد

نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه


چقدر قشنگه وقتی ازت بپرسه 
" دوستـــــم داری؟ " 
و تو با شیطنت بگی :
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه 
و این جمله رو بشنوی :
مگه دست خودته
چه بخوای چه نخوای مال خودمی
باید دوسم داشته باشی

وفــــــاداری ؛

وفــــــاداری ؛

لذت بخش ترین قسمت

یک رابطــــه عاشقــــانه است . . . !

ﻣﻲ ﺷﻮﺩ؟؟؟


ﻣﻲ ﺷﻮﺩ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻮﺳﻢ ﻛﻨﯽ
ﻛﻪ ﻳﺎﺩﻡ ﺑﺮﻭﺩ
ﺩﻟﻢ ﭼﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ؟

دریا اولین عشق مرا بردی


باز هم آمدی تو بر سر راهم

آی عشق، میکنی دوباره گمراهم

دردا، من جوانی را به سر کردم

تنها، از دیار خود سفرکردم

دیریست قلب من از عاشقی سیر است

خسته از صدای زنجیر است، خسته از صدای زنجیر است

دریا اولین عشق مرا بردی

دنیا دم به دم مرا تو آزردی

دریا سرنوشتم را به یاد آور

دنیا سر گذشتم را مکن باور

من غریبی قصه پردازم

چون غریقی غرق در رازم

گم شدم در غربت دریا

بی نشان وبی هم آوازم

میروم شبها به ساحل ها تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا مینویسم اوج غمها را

باز هم آمدی تو بر سر راهم

آی "عشق" میکنی دوباره گمراهم

دردا; من جوانی را به سر کردم، تنها از دیار خود سفرکردم

میروم شبها به ساحل ها تا بیابم خلوت دل را

روی موج خسته دریا مینویسم اوج غمها را

ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ


ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻦ
ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ
ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘـﻨـﺖ ﺭﺍ
ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﺭﻓﺘـﻨـﺖ ﺭﺍ
ﺧـﯿﺎﻧـﺘـﺖ ﺭﺍ

هیچکس


هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد. و کسی که چنین لیاقتی دارد،
باعث اشک ریختن تو نمی شود...!

 

خداااااااااااااااا



خداااااااااااااااا

 

من نمیتووووونم

این روزها که میگذرد




این روزها که میگذرد




هر روز در انتظار امدنت هستم





اما با من بگو




من نیز 




در روزگار امدنت هستم ?


 

مـــــردانـــگی ­ میــخواهـــــد !

مـــــردانـــگی ­ میــخواهـــــد !
مــــــــاندن ،
.
.
پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد . ­. .

ﺳَـــــــــﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻐـــــــــــﺮﻭﺭ


ﻣﻦ ﺳَـــــــــﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻐـــــــــــﺮﻭﺭ

ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ

ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻨﻢ

ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓــــــــــــﺮﺩﺍﯼ ﻣـــــــــﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ..

ﺧﻼﺹ …

ﮐﺎﺵ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ “ﺩﻟﻢ ” ﮔﻠﻮﯾﻢ “ﺗﻨﮓ


 ” ﻣﯿﺸﺪ


ﻫﻮﺍ ﻧﻤﯽ ﺭﺴﯿﺪ ﻭ



 ﺧﻼﺹ …

سکوت،نبودن

گاهی وقتا <<سکوت>> بهترین حرف و <<نبودن>> بهترین حضور است.


عشق اون نیست که دراوج رابطه پاک بمونی،
عشق اونه که دراوج اختلافات..
خیانــت نکنی...!!!

عشق


افلاطون میگه :

عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد !

"بَرای تو"


مُهم نیست!
که تو با من چه میکنی
بیا ببین
"بَرای تو"
من با خودم چه میکنم!

خاطرات


خاطراتی هستند که گاه و بی‌گاه هجوم می‌آورند به این ذهن خسته، و دستت را می‌گیرند و می‌برند به روزهایی که شاید به سختی فراموششان کرده باشی.
بعد تازه می‌فهمی لابلای این خاطرات فراموش شده و نه چندان خوب یک حس‌های کوچک شیرین پنهان شده انگار، و از پیدا کردنشان ذوق می‌کنی و باز خاطراتت را زیرو رو می‌کنی تا شاید یک حس گم‌شده‌ی دیگر پیدا شود. یکجور حال خوبیست که تجربه‌اش ارزش یادآوری خاطرات تلخ را دارد.

ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺵ.



ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺵ.
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ !..
ﺩﻭﺭ ﺍﺯﻣﻦ....
ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ !. ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ ...
ﮔﻞ ﻣﯿﺨﺮﯼ ...!ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ !!!!
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﻧﺒﺎﺷﺪ .....
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﺧﺘﻤﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﯾﮏ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺧﺸﮏ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ !....
ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺷﯿﺮﯾﻦ

از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم



شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، ***جه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛

هق هق شبونه ؛ افسردگی ،پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !

برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم

از انتظار ...

از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم

اجبار است



زندگی اجبار است 

مرگ انتظار است ,

عشق یکبار است ,

جدایی دشوار است ,

ولی یاد تو تکرار است 

ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻣﺪ


ﺳﮑﺴﮑﻪ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ....
ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺍﺑﺘﺮﺳﺎﻥ ....
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍﺭﻫﺎﮐﺮﺩ ....
ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻣﺪ



اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت …
دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او ……!!!
آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانیت تو را...
زیباترین معصوم دنیا می‌کند …
پس خود را گناهکار مبین…
من عیسی نامی را میشناسم که
ده بیمار را در یکروز شفا داد …
و تنها یکی سپاسش گفت !!!
من خدایی میشناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده …
یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر…. !!!
پس مپندار بهتر از آنچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند …
از تو برای مهربانیت قدردانی میکنند !!!
خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده !!!

حرف زیاد است ...


حرف زیاد است ...
اما گاهی نمی دانی چه بگویی !.!.!
گاهی فقط باید رفت ...

چیزی شبیه کم آوردن

حد و مرزی


اینجا در قلب من حد و مرزی

برای حضور تو نیست

به من نگو که چگونه بی تو

زیستن را تمرین کنم

مگر ماهی بیرون از آب

می تواند نفس بکشد؟؟؟

مگر می شود هوا را از

زندگیم برداری و من

زنده بمانم؟؟؟

بگو معنی تمرین چیست؟؟؟

بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟؟؟

بریدن از خودم را؟؟؟

من ،
با کناری ات
کنار نمی آیم !
کنار می روم …

ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ....


ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ....

ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ﯾﻌﻨﯽ ... داغ ﺍﻭﻥ .......
ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟؟؟؟؟؟
ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ


رفتی و رفتی و این دل من 
منتظر بشنوه آخر شب 
صدا گرمتــو از پشت خط 
جلو چشمامه تصویرت همش

برای همیـــــــــــــــــــــــــــــشه...!!!


ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،
ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...
ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،
ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ !
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ !
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...
ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـــﺪ
برای همیـــــــــــــــــــــــــــــشه...!!!

در عالم عشق


تو دفتر خاطراتم نوشتم عشق زیباست!

استاد دفتر رو دید و گفت:این رویاست.

گفتم:استاد تو از عشق چه میدانی؟

گفت:در عالم عشق عاشق همیشه تنهاست!


......



اگر روزی داستانم را نقل کردی بگو بی کس بود اما کسی رو بی کس نکرد..

تنها بود اما کسی رو تنها نذاشت... دلشکسته بود اما دلی رو نشکست... کوه

غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد... وشاید بـد بود ولی برای کسی بــد

نخواست

نیا......


وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !

فکر نکن که فراموشت کرده ام ….

یا دیگر دوستت ندارم !

نه ….

من فقط فهمیدم :

وقتی دلت با من نیست ؛

بودنت مشکلی را حل نمی کند ،

تنها دلتنگترم میکند … !

شب مهتابی.....


"شب مهتابی"

در یک شب مهتابی با چشمانی پر از شبنم بر روی غبار جاده ها نوشتم"دوستت دارم"

"تو خواب بودی"

در خواب شیرین و حتی من آرزو کردم : ای کاش ...

چشمان زیبای تو را میدیدم و تو دیدگان بی قرار مشتاق مرا...

عاشقی؟!؟!؟!؟

از این ور و اونور شنیدم داری عروس میشی گلم

مبارکت باشه ولی آتیش گرفت این دلم

خیال می کردم با منی، عشق منی، مال منی

فکر نمی کردم یه روزی راحت ازم دل بکنی

باور نمی کردم بخواهی راستی راستی تنهام بذاری

آخه یه عمر همش بهم گفته بودی دوسم داری

گفته بودی عاشقمی به پای عشقم می شینی

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک بارانبر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیندو چشمانم را نوازش می دهدتا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم

نگاه


در امتداد نگاه تو


لحظه های انتظار شکسته می شود


و بغض تنهایی من


مغلوب وجود تو می شود


شیشه،سنگ

تو از من بی خبری،من از تو دلتنگ


جدایی بین ما،فرسنگ فرسنگ


دلم از شیشه است اما نمی دانم


چه کس بر شیشه من میزند سنگ

فرسنگ

تو از من بیخبر،من از تو دلتنگ


جدایی بین ما،فرسنگ فرسنگ


دلم ز شیشه است اما ندانم


چه کسی بر شیشه

یا رب......

بگو یارب چه کردم من به در گاهت 


که اینگونه مرا بی خوانمان کردی 


بگو با من چه بود آخر گناه من 


که تیر غم به قلب من رها کردی

زندگی.......

زندگی گل سرخی است به نام عشق

مروارید تمیزی است به نام محبت

آیینه شکسته ای است به نام عاطفه


و فریاد بلندی است به نام جدایی

خدایا بیاموز.......................


خدایا:

به هر که دوست می داری بیاموز،

عشق از زندگی کردن بهتر است.

وبه هر که دوست تر می داری ببخشان که:

دوست داشتن از عشق برتر است.....


فراموشم نکن.........................


هنوز عاشقترینم ای تو تنها باور من

بغیر از با تو بودن نیست هوایی در سر من

هنوز عطر تو مونده در فضای خانه من

هنوزم بیقراره این دل دیوونه من

فراموشم نکن

فراموشم نکن

تویی تنها دلیل بودن من

به یاد من باش, فراموشم نکن

من تشنه محبت, درد آشنای هجرت

دلم به این جدایی, هرگز نکرده عادت

ناکامی از تولد, همزاد بخت من بود

ندارم از تو شکوه, این سرنوشت من بود

فراموشم نکن

فراموشم نکن

تویی تنها دلیل بودن من

به یاد من باش, فراموشم نکن

بی تو حدیث عشقو دیگر باور ندارم,

جز با تو بودن آرزویی در سر ندارم

میپیچه عطر خاطره در خلوت شبهای من,

تکرار اسمه قشنگت شده عادت لبهای من

فراموشم نکن

فراموشم نکن

تویی تنها دلیل بودن من

به یاد من باش, فراموشم نکن

هنوز عاشقترینم ای تو تنها باوره من

بغیر از با تو بودن نیست هوایی در سر من

هنوز عطر تو مونده در فضای خانه من

هنوزم بیقراره این دل دیوونه من

فراموشم نکن

فراموشم نکن

تویی تنها دلیل بودن من

به یاد من باش, فراموشم نکن

فراموشم نکن, فراموشم نکن, فراموشم نکن ...


    فراموشم نکن دریا.....

..... آه.......


آنقدر آه کشیدم ز جهان سیر شدم


چهره ام گرچه جوان است ولی پیر شدم

به تو می اندیشم.........

 بگذار هر روز،
                                      رویایی باشد در دست.
بگذار هر روز،
                                     عشق باشد در ،دردل.
بگذار هر روز،
                                    دایای باشد،برای زندگی.

ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم …
من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …
.

دیگه نه!!!


بارها شنیده بودم که دخترا بی وفا هستن.....

بهم گفتن خوشگل ها کسایی هستن که زود تنهات میذارزن...

یادته؟؟

دفعه اولی که بهت شماره دادم؟

اون وقت تو حتی گوشی نداشتی...یک دختر سیزده ساله بودی...کواون خانومی کوچولو زیبا؟؟

 

حالا دیگه اون قدر عوض شدی که دیگه نمیشناسمت...

ولی کاش از همون اول نمیشناختمت

 

کاش بهم حرف های عاشقونه نمی زدی تا من خول باور کنم و ذوق کنم...

العان کجایی ببینی حال من خرابه...

منی که جز تو وخدا کسی رو نداشتم...

توف به من....به منی که هیچی واست کم نذاشتم...

تو رفتی اصرار های من بی فایده بود...تو تو زندگی من مث کسی بودی همش بهم دروغ گفت...

ولی جدیدا عوض شدی سرت شلوغ شده...

تو هیچ وقت فرق من با بسرای دیگه نفهمیدی!

این عوضی هایی که بهت گیر نمی دن"

 بهت نمی گن  اگه ساده باشی بهتر....بهت نمی گن تو فرشته ای وبقیه دخترا مسخره...سرت داد نمی زنن تو خیابون که آرایشت غلیظه  اونا عصبی نمیشن واسه درس نخوندنت..

اونا فقط ناراحت میشن که تو نری خونه خالیشون...

همش میگم خدایا مگه من غیر از اون دوست دختر داشتم؟

من دوست داشتم...

این تو بودی که منو رها کردی...بس حق نداری که داشته باشی به من کینه ای

منی که شب تا صبح واسه گیتار میزدم

منی که به خاطر تو قید بابامو زدم....

آخخخخخخخخخ

 

هه....عوضی هرزه شدی فکر میکنی با کلاسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هی خدا...

تو هیچ ارزشی نداری هر وقت بالباسی...

من امید زندگیمو از چشمات گرفتم....

ولی من خیلی وقته که دیگه گوشه گیرم

خاطرات تلخ من همیشه بیادتن

لعنتی چرا این قدر دیگه بررویی تا مچتو نگرفتم قبول نمی کردی.......بعدشم همچی تمومه وقسمت همینه؟؟؟

تو فکر اینی که از این بحث بگزریم زود...

باشه

من به این بی کسی ها عادت دارم!

من فقط یکی میخواستم که بهم ترحم نکنه...ولی برو فکر میکنم دیگه واسه امیر مردی....بیراهن مشکی میبوشم به یادت....

چیه به نمیاد که دوست داشته باش

هنوز باورت نشده؟؟

نه دیگه...

 علی ...به خاط علی گذشت ازت


لعنتی مهربان تر از من دیده بودی.....؟

                                                   نشانم بده....؟

کسی که بارها بسوزانیش ولی باز هم عاشقانه نگاهت کند.!