-
مـــــردانـــگی میــخواهـــــد !
یکشنبه 20 بهمن 1392 13:57
مـــــردانـــگی میــخواهـــــد ! مــــــــاندن ، . . پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد . . .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 بهمن 1392 15:39
-
ﺳَـــــــــﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻐـــــــــــﺮﻭﺭ
پنجشنبه 3 بهمن 1392 15:06
ﻣﻦ ﺳَـــــــــﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻐـــــــــــﺮﻭﺭ ﭼﻮﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓــــــــــــﺮﺩﺍﯼ ﻣـــــــــﻦ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ..
-
ﺧﻼﺹ …
پنجشنبه 3 بهمن 1392 15:01
ﮐﺎﺵ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ “ﺩﻟﻢ ” ﮔﻠﻮﯾﻢ “ﺗﻨﮓ ” ﻣﯿﺸﺪ ﻫﻮﺍ ﻧﻤﯽ ﺭﺴﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺹ …
-
سکوت،نبودن
چهارشنبه 2 بهمن 1392 14:28
گاهی وقتا <<سکوت>> بهترین حرف و <<نبودن>> بهترین حضور است.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 بهمن 1392 14:22
عشق اون نیست که دراوج رابطه پاک بمونی، عشق اونه که دراوج اختلافات.. خیانــت نکنی...!!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 دی 1392 11:49
-
عشق
شنبه 21 دی 1392 11:45
افلاطون میگه : عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت می برد !
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 دی 1392 11:44
-
"بَرای تو"
شنبه 21 دی 1392 11:41
مُهم نیست! که تو با من چه میکنی بیا ببین "بَرای تو" من با خودم چه میکنم!
-
خاطرات
پنجشنبه 19 دی 1392 14:39
خاطراتی هستند که گاه و بیگاه هجوم میآورند به این ذهن خسته، و دستت را میگیرند و میبرند به روزهایی که شاید به سختی فراموششان کرده باشی. بعد تازه میفهمی لابلای این خاطرات فراموش شده و نه چندان خوب یک حسهای کوچک شیرین پنهان شده انگار، و از پیدا کردنشان ذوق میکنی و باز خاطراتت را زیرو رو میکنی تا شاید یک حس...
-
ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺵ.
پنجشنبه 19 دی 1392 14:29
ﻓﻘﻂ ﺑﺎﺵ. ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ !.. ﺩﻭﺭ ﺍﺯﻣﻦ.... ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ !. ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ؟ ... ﮔﻞ ﻣﯿﺨﺮﯼ ...!ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ !!!! ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﻧﺒﺎﺷﺪ ..... ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﺧﺘﻤﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﯾﮏ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺧﺸﮏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ !.... ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﺷﯿﺮﯾﻦ
-
از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم
پنجشنبه 19 دی 1392 14:24
شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی ! تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد! تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، ***جه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛ هق هق شبونه ؛ افسردگی ،پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... ! برای هر کدوم...
-
اجبار است
پنجشنبه 19 دی 1392 14:20
زندگی اجبار است مرگ انتظار است , عشق یکبار است , جدایی دشوار است , ولی یاد تو تکرار است
-
ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻣﺪ
پنجشنبه 19 دی 1392 14:18
ﺳﮑﺴﮑﻪ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.... ﮔﻔﺘﻢ ﻣﺮﺍﺑﺘﺮﺳﺎﻥ .... ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍﺭﻫﺎﮐﺮﺩ .... ﻧﻔﺴﻢ ﺑﻨﺪ ﺁﻣﺪ
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 دی 1392 14:15
اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت … دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او ……!!! آنگاه که مهر می ورزی مهربانیت تو را... زیباترین معصوم دنیا میکند … پس خود را گناهکار مبین… من عیسی نامی را میشناسم که ده بیمار را در یکروز شفا داد … و تنها یکی سپاسش گفت !!! من خدایی میشناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده … یکی...
-
حرف زیاد است ...
پنجشنبه 19 دی 1392 14:10
حرف زیاد است ... اما گاهی نمی دانی چه بگویی !.!.! گاهی فقط باید رفت ... چیزی شبیه کم آوردن
-
حد و مرزی
پنجشنبه 19 دی 1392 14:09
اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم مگر ماهی بیرون از آب می تواند نفس بکشد؟؟؟ مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟؟؟ بگو معنی تمرین چیست؟؟؟ بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟؟؟ بریدن از خودم را؟؟؟ من ، با کناری ات کنار نمی آیم ! کنار می روم …
-
ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ ....
پنجشنبه 19 دی 1392 14:08
ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ .... ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ﯾﻌﻨﯽ ... داغ ﺍﻭﻥ ....... ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟؟؟؟؟؟ ﺩﺍﻏﻮﻧﻢ
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 دی 1392 13:49
رفتی و رفتی و این دل من منتظر بشنوه آخر شب صدا گرمتــو از پشت خط جلو چشمامه تصویرت همش
-
برای همیـــــــــــــــــــــــــــــشه...!!!
چهارشنبه 18 دی 1392 16:01
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ، ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ... ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ، ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ... ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،...
-
در عالم عشق
دوشنبه 29 مهر 1392 16:26
تو دفتر خاطراتم نوشتم عشق زیباست! استاد دفتر رو دید و گفت:این رویاست. گفتم:استاد تو از عشق چه میدانی؟ گفت: در عالم عشق عاشق همیشه تنهاست !
-
......
دوشنبه 22 مهر 1392 14:21
اگر روزی داستانم را نقل کردی بگو بی کس بود اما کسی رو بی کس نکرد.. تنها بود اما کسی رو تنها نذاشت... دلشکسته بود اما دلی رو نشکست... کوه غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد... وشاید بـد بود ولی برای کسی بــد نخواست
-
نیا......
دوشنبه 15 مهر 1392 14:59
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا ! فکر نکن که فراموشت کرده ام …. یا دیگر دوستت ندارم ! نه …. من فقط فهمیدم : وقتی دلت با من نیست ؛ بودنت مشکلی را حل نمی کند ، تنها دلتنگترم میکند … !
-
شب مهتابی.....
دوشنبه 15 مهر 1392 14:56
"شب مهتابی" در یک شب مهتابی با چشمانی پر از شبنم بر روی غبار جاده ها نوشتم"دوستت دارم" "تو خواب بودی" در خواب شیرین و حتی من آرزو کردم : ای کاش ... چشمان زیبای تو را میدیدم و تو دیدگان بی قرار مشتاق مرا...
-
عاشقی؟!؟!؟!؟
دوشنبه 15 مهر 1392 14:55
از این ور و اونور شنیدم داری عروس میشی گلم مبارکت باشه ولی آتیش گرفت این دلم خیال می کردم با منی، عشق منی، مال منی فکر نمی کردم یه روزی راحت ازم دل بکنی باور نمی کردم بخواهی راستی راستی تنهام بذاری آخه یه عمر همش بهم گفته بودی دوسم داری گفته بودی عاشقمی به پای عشقم می شینی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 9 شهریور 1392 15:01
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
-
نگاه
شنبه 9 شهریور 1392 14:59
در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته می شود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو می شود
-
شیشه،سنگ
پنجشنبه 31 مرداد 1392 14:47
تو از من بی خبری،من از تو دلتنگ جدایی بین ما،فرسنگ فرسنگ دلم از شیشه است اما نمی دانم چه کس بر شیشه من میزند سنگ
-
فرسنگ
دوشنبه 14 مرداد 1392 15:45
تو از من بیخبر،من از تو دلتنگ جدایی بین ما،فرسنگ فرسنگ دلم ز شیشه است اما ندانم چه کسی بر شیشه